دستگیری از والدین، یکی از دلایل مهم فرزندآوری است. 
 

4.رشد و تعالی شخصیت والدین

دانش، تجربه، گذر زمان و حتی عقد و پیمان ازدواج و شروع زندگی مشترک، وضعیت ها و نقش های بزرگسالی را به وجود نمی آورند، بلکه دوره پدر و مادری است که نقش های بزرگسالی را مشخص می سازد. هن، میلیسپ و هارتکا (۱۹۸۶) از مطالعات شخصیت خود به این نتیجه رسیدند که سازمان روانی انسان با پذیرفتن نقش پدر و مادری به کمال می رسد. آنها در این باره می گویند: «معمولا این گونه تصور می شود که تغییرات عمده سازمان شخصیت در طول نوجوانی روی می دهد، اما این یافته ها نشان می دهند که تغییرات بسیار مشخص نه در طول نوجوانی بلکه در انتهای آن رخ می دهد؛ یعنی زمانی که اکثر مردم در نهایت، دچار تغییرات نقش ژرفی می شوند و به اشتغال به کار تمام وقت و ایفای نقش والدینی مشغول می شوند.» بنابراین به نظر می رسد که تجربه پدر و مادری در فراهم کردن امکانات به سوی تعالی و رشد شخصیت افراد دارای اهمیت ویژه باشد.
 
وجود همین تجربه ها مجموعه کاملی از ارزش ها را به ساختار شخصیت والدین می افزاید. از این رو والدین در آموزه های دینی با قرار گرفتن در کنار خدا تقدیس شده اند. اینها همگی از کمال انسانی، سلامت روانی و شکوفایی فطرت انسانی به شمار می رود. والدین بدون هیچ استثنایی سرگرم آرمانی هستند که خارج از وجود خودشان و در چیزی بیرون از آنها وجود دارد. آنها شیفته اند؛ شیفته چیزی که برایشان بسیار گرانقدر است (فرزند). آنها به کاری مشغول اند که آن را تا حدودی تقدیر برایشان مقدر کرده و کاری که ضمن انجامش، به آن عشق می ورزند (تربیت فرزند).
 

5. نگاه به فرزند، عامل نشاط و سلامت روانی والدین

 نگاه به فرزند می تواند موجب نشاط والدین و سلامت روانی آنها شود. پژوهش ها نشان داده است که یکی از بزرگ ترین عوامل شادی آفرین برای والدین، اولین ملاقات آنها با فرزندان سالم خویش پس از تولد بوده است. هم زمان با تولد فرزند، به زن و شوهری که صاحب فرزند شده اند، پدر و مادر خطاب می شود. و لذا آنها زندگی خود را معنادارتر از گذشته می یابند. و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از کودک برای آنها لذت بخش است.
 
تولد فرزندان هم فی نفسه موجب نشاط والدین می شود و هم زوجین از دیدن فعالیت های شیرین و دل انگیز آنها و نگاه به چهره های بشاش و تبسم آفرین فرزندان احساس شادمانی می کنند. بنابراین، همان گونه که تولد فرزندان می تواند موجب نشاط و سلامت روانی والدین شود، نگاه به چهره فرزند نیز می تواند نشاطی وصف ناشدنی برای آنان به ارمغان آورد و موجب سلامت روانی شان شود. لذا وقتی که از امام صادق (علیه السلام) سؤال می کنند که: از بهترین چیزها برای آدمی چیست؟ می فرماید: «نگاه کردن به فرزند جوانی که در حضور والدین است».
 

6. توسعه ی اقتصادی و برکت در خانواده

وضعیت معیشتی و رفاه اقتصادی در خانواده نقش مهمی دارد. تأمین مخارج زندگی مشترک و هزینه فرزندان از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن موجب شده است که عده ای زیر بار مسؤولیت زندگی زناشویی و والدینی در سنین جوانی نروند.
 
اسلام و قرآن تشکیل خانواده و فرزندآوری را نه تنها باعث مشکلات معیشتی در خانواده نمی داند، بلکه توسعه معیشتی را پس از ازدواج و صاحب فرزند شدن به واسطه تلاش و برکت همراه آن، تضمین کرده است. بر اساس آموزه های دینی، فقر و بی چیزی مانعی در جهت تشکیل خانواده و اندیشه فرزندآوری نیست؛ زیرا خداوند در پرتو ازدواج و فرزند، برکت و بی نیازی را به انسان عطا می کند. یکی از آموزه هایی که در روایات بر آن تاکید شده، این است که فرزند موجب برکت در خانواده است. برکت عبارت است از فراوانی، رونق، فزونی، سعادت و نیک بختی. در این تعریف، برکت شامل مجموعه ای از هیجان ها، اندیشه ها، رفتارها و احساس هایی است که به طور وسیع با سلامت و بهداشت روانی خانواده در ارتباط هستند.
 

7. دستگیری از والدین به هنگام پیری

 از دیگر مزایای داشتن فرزند، تحقق بخشیدن به امیدهای والدین در دوران سالمندی و پیری آنهاست. زیرا والدین علاقه مندند که فرزندانشان در هنگام پیری و کهولت از آنان دستگیری کنند؛ به تعبیر دیگر داشتن فرزند می تواند «امید به زندگانی» را در والدینی که دارای فرزند هستند، افزایش دهد. در خانواده های فاقد فرزند، معمولا امید به زندگی در زن و شوهر چندان چشم گیر نیست، و یا هنگامی که والدین، فرزندان خود را به گونه ای تربیت نکرده اند که در آینده یار و یاور آنان باشند نیز میزان امید آنان به زندگی چندان زیاد نیست.
 
بنابراین، اگر والدین بخواهند که فرزندانشان در آینده از ایشان دستگیری کنند و با آنان مهربان باشند، باید به تربیت اخلاقی فرزندان خویش توجه بیشتری کنند و با آنان مهربان و صمیمی باشند. چنین فرزندانی می توانند در زندگی آینده والدین نقش آفرین باشند و در دوران کهولت و ناتوانی از آنان حمایت کنند. آنان که فاقد فرزند هستند، معمولا دوران پیری را با حمایت کم تری پشت سر می گذارند و بیش تر از احساس تنهایی رنج می برند و گاه دست خوش احساس پشیمانی از تصمیم خود مبنی بر نخواستن فرزند می شوند. البته در برخی موارد به سبب فراهم نبودن شرایط لازم، والدین از داشتن فرزند محروم می شوند که در این صورت نیز در دوران کهولت احساس تنهایی خواهند کرد.

ادامه دارد ...

منبعتقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، گروه نویسندگان، صص 257-259، موسسه علمی-پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، سوم، 1388